فنی مهندسی اجتماعی

میدان زدگی در مشهد

میدان زدگی در مشهد

میدان زدگی در مشهد

“میدان زدگی ” بلایی است که از ابتدای دهه 70 مشهد را فرا گرفت و هنوز که هنوز است این تب لاعلاج ادامه دارد و علیرغم پیشرفت سرسام آور علم ، از جمله علم ترافیک ، این بدبختی دامان مشهد را ول نکرده است.

 مشکل از آنجا شروع شد که شهرداران شهرها به ایجاد فضاهای سبز زیبا، تقاطعهای غیرهمسطح ، پارکها ، آرایش معابر با گلها وگیاهان ، پیاده رو سازی ، ایجاد پلهای عابر پیاده ، ایجاد المانهای شهری زیبا و غیره رو آوردند و استارت آن هم همزمان در اصفهان و تهران صورت گرفت و این دو شهر پیشگامان زیباسازی شهری پس از انقلاب بودند. و شهرداران هوشمند مشهد فکر کردند و فکر کردند و فکر کردند و چون جسارت انجام سایر کارها و شاید هم پولش را نداشتند ، تصمیم گرفتند هر جا دستشان میرسد میدانی بسازند و وسط آنهم اگر خدا خواست آبنمایی و گرنه یه مقدار بنفشه و یکی دو تا سرو و کاج بکارند و رسالتشان در قبال شهر انجام بدهند. این تنها کاری بود که مشکلات جانبی نداشت. ایجاد نماد در مشهد با اینهمه ناظران قدرتمند سیاسی مذهبی که هر حرکتی را توهین به عالم بشریت محسوب می کنند کار خطرناکی بود. ایجاد تقاطعهای غیر همسطح هم پول و برنامه ریزی زیادی میخواست و مشکل مهمترش این است که ممکن است دیرتر به سرانجام برسد و بدست شهردار بعدی افتتاح شود که میدانید که غیر قابل قبول است!!! پارک هم جنبه خوشی ندارد. آدمای مومن و درست حسابی که پارک نمیرند، یا جای لات و لوتا و معتاداست که نباید توسعه پیدا کنه و یا زبانم لال، محل دختر پسرای از خدا بیخبر و عشقبازی و بوس و کنار میشه که شهردار مربوطه هم در این دنیا باید جوابش را به متولیان مذهبی شهر پس بده و هم تا دنیا دنیاست ، تنش توی گور بلرزه!!! تزیین خیابانها و معابر با گل و گیاه هم هزینه نگهداری مداوم و  بالایی داشت و بعدشم اگه این مردم از خدا بی خبر ، شبی ، نصف شبی اونا رو از جا دربیارندو ببرند تو خونه هاشون بکارند یا بفروشند ، که باز شهرداری رو به مقصودش نمیرسوند و اصلا از خیرش گذشتند. پل عابر پیاده هم با این مردم تنبل ما کارایی نداشت و از فکرش گذشتند. پیاده رو سازی هم برای شهر ما اومد نداره! چن تا سازمان داریم که آب و برق و گاز و فاضلاب و مخابراته. اینا هیچ کاری انجام نمی دهند مگر اینکه خبر بشند امروز یک خیابون آسفالت شده و یا یک پیاده رو سامون گرفته، اگه حالشو داشته باشند همون روز و یا حداکثر فرداش شروع به کندن اون خیابون و پیاده رو میکنند تا مبادا یکدستی شهر دچار خدشه بشه!!!پس میبینید که شهرداری حق داشته بیخودی سرمایه هاشو تو این زمینه هدر نده. ایجاد مکانهایی مثل تئاتر و خانه جوانان و محلهای کنسرت و خانه های موسیقی و شعر و مجتمعهای سینمایی و مراکزی برای آموزش خط و نقاشی و هنرهای دستی هم که هرچند وظیفه شهرداریهاست ولی برازنده شهر مقدس مشهد نیست و اصلا هرکی همچین چیزایی میخواد و یا حتی خوابشو دیده ، همین امروز با خانواده و همه فامیلش از مشهد بره یه شهر دیگه، مهم نیس کجا فقط تو این شهر نمونه که جاش اینجا نیس!!! پس این شهردارای بیچاره ما با چی باید خودی نشون میدادند . یکیشون هم که تو سال 70 تلاش کرد چند خیابونو تعریض کنه و سامونی به ساخت و سازهای شهر بده ، با بلوای همین مردم انقلابی  و مسلمان و آتش زدن مغازه ها و مکانهای دولتی و کلانتریها و بانکها ، چنان درسی به اون و شهردارای بعدی داده شد که دیگه کسی همچین حماقتی رو نمیکنه. یک چیزی به داد شهردارای عزیز ما رسید. نقشه هایی که در دهه های سی و چهل برای مشهد ترسیم شده بود ،مملو بود از پیش بینی میادین در سر تقاطعها. این بود که شهردارای عزیز ما همین میدان سازی را سرلوحه کار خود قرار دادند و هنوز که هنوزه این روند ادامه دارد. حالا چه بلایی سر ترافیک و وقت و اعصاب مردم میاد، انشاالله اجرشون با خدا.تا سال 85 ما تو دانشجو زندگی میکردیم. از وکیل آباد که وارد دانشجو میشین یک میدون کوچک از همین سنخ وجود داره. خب اینم بر اساس طرحهای دهه 30 بوده. از اوایل دهه 80 ، غروب و شب برای رسیدن به خانه  -الزامش گذر از همین میدان بود – یک نیم ساعت سه ربعی رو از ما وقت میگرفت در حالی که محل گذر ماشین زیادی هم نبود. بعد هم که پل دانشجو هفت تیر خورد ، این میدان کوچک محل دوربرگردان ماشینهایی شد که از وکیل آباد باید به هفت تیر میرفتند در حالی که ترافیک معمولی خودش را هم داشت. واقعا غیرقابل تحمل شده بود. من که خانه ام را فروختم و از آنجا رفتم. میدان به این کوچکی  ظرفیت ترافیکی بسیار محدودی دارد ،خنده دار اینکه راهنمایی رانندگی هم قبل از میدان یک تابلو دورزدن ممنوع زد و اکثرا یک “بچه پلیس” هم میگذاشت که نکند رانندگان خاطی دوربزنند و آنها را مجبور میکرد که با گذر از چهار چراغ قرمز دور میدان ، حتما این طواف شرعی را انجام دهند. جالب است که پس از 16 سال هنوز این مشکل بدون کم و کاست وجود دارد . چند روزی است که شهرداری و راهنمایی عقلهایشان را روی هم ریخته اند و قبل از میدان یک دوربرگردان برای اکثریتی که فقط میخواهند دور بزنند، ایجاد کرده اند. ولی اینکه میدان را حذف کنند و بدون اینکه مسافت حرکت ماشینها را در تقاطع طولانی کنند و بکمک چراغهایی که الان هم هست ، ترافیک را هدایت کنند، علمی است که در عصر ما به مغز آقایان خطور نخواهد کرد. اصلا میدان در مشهد دارد مقدس میشود. من چندین مسجد را دیده ام که بخاطر تعریض و غیره تخریب کردند ولی هنوز خداروشکر به ساحت مقدس هیچ میدانی جسارت نشده است. 

نمونه های بسیار بد میدان در مشهد عبارتنداز:

-میدان استقلال 

– میدان سپاد

– میدان جهاد که با زیرگذر اصلاح شد

– میدان حر

– میدان سیدرضی

– میدان عدل خمینی

– میدان برق-بسیج- که تا حدودی اصلاح شده

– میدان اول هاشمیه-وفا- که تا حدودی اصلاح شده 

– میدان وثوق هاشمیه

– میدان وصال هاشمیه

– فلکه آب

– میدان فلسطین

– میدان راهنمایی

– میدان رضاشهر-کاوه

– میدان صیاد که تا حدودی اصلاح شده

– میدان اول هنرستان-صارمی

– میدان هفت تیر

– میدان آخر هفت تیر-هشتم شهریور

– میدان حافظ

– میدان دوم هنرستان

و صدها میدان بد دیگر

میدانها برای تقاطعهای کم رفت و آمد شهرستانهای کوچک و برای ممانعت از تصادفات مناسب است. مشهد شهری نیست که حتی در دورترین نقطه آن با هیچ فرمول ترافیکی بتوان وجود میدان را تجویز کرد. از تمامی مسئولین تقاضا دارم یک بار با دید علم ترافیک ، موضوع را بررسی کنند و همه میدانهای مشهد که ناکارآمدی اثبات شده دارند، را حذف نمایند و از قوسهای کناری آنهم برای ایجاد فضاهای سبز و زیبا و یا نصب نماد استفاده شود. همچنین بساری از تقاطعهای نزدیک به هم باید حذف شود و اینکار با ایجاد دوربرگردان مناسب در خیابان اصلیتر کاملا کارساز است. و از راهنمایی رانندگی عزیز هم تقاضامندیم میدانها را محل کاسبی و صدور جریمه نکنند. تا زمانی که میادین وجود دارد ، با تعبیه دوربرگردان قبل میدان، اجازه دور زدن ماشینها را بدهند و ظرفیت محدود میدانها را صرف اینگونه ماشینها نکنند.

آذر96

SADINAM.COM         آدرس سایت

در باره ی نویسنده

مدیر

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *