اجتماعی

جوانه

جوانه

جوانه

درختها دوباره زنده میشوند. جوانه ی کوچک، نوید برگها و شاخه را میدهد. شکوفه، شاخه های خشک درختان و بوته ها را تزیین می کند. زندگی، دوره جدیدی را فریاد می زند. بزودی گنجشکها با سرو صدای زیاد و در حضور چند گنجشک دیگر، جفتگیریشان را بر فراز درختان جشن میگیرند. تا تخمهای کوچک، نسلشان را تداوم بخشد. بهار برای گیاهان، درختان و بسیاری از حیوانات، فصل شکوفایی، تولید مثل و ادامه زیستن است. روییدن دوباره لاله ها، گیاهان دشتها، تولد یک روباه کوچک، از تخم در آمدن پرنده زیبا، وظیفه دایمی بهار است. این اتفاق زیبا، میلیاردها سال است  تکرار میشود. هر سال گونه های جدید زیستی پدید آمدند و تنوع گیاهی، جانوری امروز را رقم زدند.

بهار از هزاران میلیون سال قبل از ظهور انسان، نقش زندگی ساز خود را ایفا می کند. کودک غار نشین یک میلیون سال قبل، با دیدن اولین شکوفه خوشحالی کرده. پسرک چوپان ۱۰۰۰۰ سال قبل، لاله را میشناسد. دختر جوان خرافاتی، با دیدن جفتگیری گوزنهای شمالی، خدای خورشید را واسطه میکند، که او هم به وصال عشقش برسد.

در حالی که پسرک بودایی، سجده کنان به بت التماس میکند، تا مانع شود، پدرش بخاطر خطایش تنبیهش کند، خرگوشی در حال تولد است.

در زمان جنگهای صد ساله ایران و روم، حمله مغولها، حملات اعراب برای تحمیل دین جدیدشان به دیگران، موقع تلاش یهودیان برای به صلیب کشیدن عیسی که کفر میگفت، هنگام جنگهای جهانی و موقع انفجار بمب اتمی هیروشیما که بخاطر نجات بشریت انداخته شد، بهار  نوای زندگی را گوشزد میکرد. لک لک ها بدون توجه به خدایانی که هر روز خلق شدند تا دست و پای انسانها را ببندند، هر سال تخم گذاشتند و از جوجه هایشان مراقبت کردند.

آن لحظه که دخترک زیبا، بخاطر عشق به پسری جوان، سنگسار میشد، دو پرنده، بی دغدغه آمیزش می کردند.

گاوهای هند که مقدس شمرده می شدند، همانطور زاد و ولد کردند که بقیه گاوها.

  خورشید گرفتگی که نشانه خشم خدایان بخاطر گناهان بشر، قلمداد می شد، مسیر عادی زندگی بود. رعد و برق را که زمانی فریاد خدایان بر سر انسان محسوب میکردیم، باران و جوانه را نوید میدهد. زمانی که گالیله را تهدید به پرت کردن از برج پیزا می کردند تا اعتراف کند گردی زمین کفر است، غنچه ای در حال شکفتن بود. اگر گیاهان و جانوران هوش انسان را ندارند، زندگی آرامتری را تجربه میکنند و به همنوع خود آسیب نمیزنند.

  هوش انسانی تاحدودی راه زندگی را برای خودش هموار کرده، ولی بیش از آن با زاییدن قوانین و باید، نبایدها و اعمال متعصبانه آن، زندگی را بر بشر سخت کرده. شاید آنقدر که با قوانین ما بر همنوع خود سخت گرفتیم، زندانی کردیم، گردن زدیم، قطع عضو کردیم، بی قانونی، مایه اینهمه جنایت نشده باشد.

با جوانه زدن گیاهان، جوانه جدیدی در اندیشه مون بزنیم و نگاهمون را به باید و نباید ها تغیر دهیم. اینگونه عزیزانی که دور برمون زندگی میکنند، زندگی آرامتری خواهند داشت.

سعدی نام  اسفند  97

آدرس سایت  WWW.SADINAM.COM  :

در باره ی نویسنده

مدیر

پست قبل

پست بعد

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *