از سال 1750 میلادی، جمعیت بشر ده برابر شده و تا 2050، یازده برابر می شود. جمعیت انسان از 791 میلیون نفر در 1750 ،به نزدیک نه میلیارد نفر می رسد.  میلیون ها سال بشر در طبیعت زیسته و جزیی از زنجیره زیستی بوده است.  بجز در محدوده شهرها و روستاهای کوچک و بزرگی که وجود داشته،  موجودات در بقیه دنیا به آرامی زندگی طبیعی خود را می کردند. مساحتی از زمین که در سیطره بشر بوده، از یک درصد هم کمتر بوده است.  یکصد سال پیش، 15 درصد از سطح زمین توسط انسانها مورد استفاده قرار می گرفت.  ولی اکنون بیش از 77 درصد سطح زمین و 88 درصد اقیانوسها، دستخوش تغییرات ناشی از فعالیتهای انسانی شده است.   با انقلاب صنعتی و رشد علمی،  بشر بسرعت غول شد و نه تنها زمین که تمام اقیانوسها و دریاها و هوا را هم بتصرف در آورد. امروزه اگر نگاهی به نقشه راههای اصلی و فرعی کشور ها بکنید،  نقطه دست نخورده ای که چندین راه از آن نگذرد و دهها روستا و شهر در آن نباشد، شبکه های برق و مخابرات و معادنی در آن نیابید،  بچشم نمی خورد. این در حالیست که ظرف 29 سال آینده بیش از 791 میلیون نفر به جمعیت بشر افزوده می شود، معادل جمعیت انسانها، از اول عمر بشر تا 1750 ، یعنی ظرف یک میلیون سال.  شهرها،  روستاها،  راههای ارتباطی،  معادن،  کشتزارها و مناطق توریستی و گردشگری،  فضایی برای زیست میلیونها جانور دنیا نگذاشته است.

  انسان فقط یکی از حلقه های موجوداتی است که در زنجیره هستی قرار دارند.  با افزایش وزن وجود انسان در طبیعت،  بسیاری از پستانداران،  پرندگان، دوزیستان و حتی گیاهان در معرض انقراض قرار گرفته اند.  این اتفاق خوبی برای ما نیست و علامت امنیت و زنده ماندن نیست.  برعکس،  بشر با افزایش وزن حضور خود در دایره هستی، فضا را برای حیات وحش کوچک و کوچکتر کرده و اکوسیستم را تغییر داده است.  بدون وجود زنجیره هستی، تغییرات غیر قابل کنترلی در محیط زیست پدید می آید که انسانها هم صدمه خواهند دید. ما با دستکاری محیط و غذا و سلامت انسانها،  سرعت رشد مان را افزایش دادیم.

امروز، مجبوریم فضایی را برای ادامه حیات بقیه پستانداران و موجودات فراهم آوریم.  البته این بسیار کار سختی است که انسان بتواند حرص و آز و زیاده طلبی خود را کنترل کند و داوطلبانه و هوشمندانه،  بخشی از زمین و دریاها و اقیانوسها را به محیط زیست اختصاص دهد.

ما بیش از شصت و هشت  درصد مهره داران جهان، شامل پرندگان، ماهی ها، پستانداران، دوزیستان و خزندگان دنیا در پنجاه سال گذشته را ساقط کردیم. طبق گزارش سازمان ملل، حدود یک میلیون گونه جانوری و گیاهی با خطر انقراض مواجهند، علاوه بر این چهل درصد از دوزیستان و مرجانها به همراه 30 درصد از پستانداران دریایی به عنوان گونه های در معرض تهدید طبقه بندی شده اند.

با این آمار، اکنون پانزده درصد مهره داران سال 1975 زندگی می کنند و زیست توده گیاهی به نصف رسیده است. هر روز جنگلهای بیشتری نابود می شود و برای زراعت و یا پرورش دام استفاده می شود و یا برای گسترش مناطق مسکونی و توسعه کارخانجات و معادن.

بشر تحقیق زیادی بر روی علل انقراض دایناسورها کرده و حتی محاسبه نموده که اگر آن شهاب سنگ چند ساعت زود تر یا دیرتر به محدوده مکزیک اصابت می کرد و در اقیانوس فرود می آمد، شاید شانس بیشتری برای نجات دایناسورها پیدا می شد. همین بشر در دویست سال اخیر صدها گونه جانوری را منقرض کرده است.  هیچ فضای امن و طبیعی برای کوچ جانوران نگذاشتیم و اکثر فضاهای کوچ پرندگان را به تصرف درآوردیم. زمینی که میلیونها سال، پرندگان و پستانداران و مهره داران، آزادانه در آن پرسه می زدند،  امروز در تصرف کامل بشر است و برخی از این گونه ها دزدانه در گوشه ای از آن پنهان شدند.

در صد سال گذشته بیش از صد هزار شیر در دنیا زندگی می کردند که اکنون تعداد آنها به بیست هزار کاهش پیدا کرده

اقیانوسها محل تردد کشتی های غول پیکر نفتی و تجاری شده و هر چند روز، یکی از این کشتی ها با سوخت کشنده غرق می شود و صدمه دیگری به بخشی از طبیعت وارد می آورد. آلودگی نفتی، طیف وسیعی از جانوران و گیاهان دریایی را در معرض خطر قرارداده است.  شکم گرسنه چند میلیارد انسان،  اقیانوسها و دریاها را طعمه صید صنعتی تمام آبزیان ریز ودرشت کرده است. جهت تامین نیاز غذایی میلیاردها انسان، بیش از 18 میلیارد مرغ و جوجه می زیند و 1.4 میلیارد گاو، 1.1 میلیارد گوسفند و یک میلیارد خوک وجود دارد. امروز 60 درصد پستانداران جهان، حیوانات مورد نیاز تغذیه بشر و 36 درصد آنها انسانها هستند. تنها 4 درصد پستاندار وحشی موجودند، که روز بروز فضای زندگی همین 4 درصد هم در حال کاهش است.

 آزمایشات هسته ای و فاضلاب مسموم صنعتی و شهری، نشت نفت کشتی ها و حادثه های اکتشاف نفت،  هر روز رودها،  دریاها و اقیانوسها را آلوده تر می کند.  پدیده از بین رفتن زنجیره جانوری در کنار گرم شدن زمین،  هستی  تمام جانداران زمین و بالطبع بشر را به سمت مرزهای خطرناک نیستی هدایت می کند. انسان مجبور است برای اولین بار،  حرص و آزش را فدای ادامه حیاتش کند و بخشهایی از طبیعت را خالی از انسان کند تا مطمئن شود تغییرات بدتری حادث نخواهد شد.

اقیانوسهای نیمکره جنوبی آسانترین شرایط را دارا هستند.  هر گونه رفت و آمد کشتی ها و هواپیماها و کشتیهای صیادی در این پهنه ممنوع شود و برای جمعیت موجود در جزایر،  کریدورهای باریکی برای ارتباط دریایی و هوایی با بقیه سرزمینها تعریف شود.  محدوده باریکی در اطراف استرالیا،  آمریکای جنوبی و بخشی از آفریقا که پایینتر از خط استواست،  تعیین کنیم تا نیازهای غذایی و رفت و آمدی ساکنان این قاره ها تامین شود و بقیه فضاها برای استفاده انسان و تکنولوژیش  ممنوعه شود. اینگونه مطمئن شویم حیاط نیمی از آبزیان جهان را بیمه کرده ایم. در خشکیها تخصیص محدوده حیوانات بسیار سخت تر است.  ما هنوز شاهدیم که ملتها و نژادها بر سر تصاحب سرزمینهای بیشتر با هم در جنگند.  در این شرایط توقع دفاع از محدوده حیات حیوانات، بسیار دشوارتر است.  ولی در واقع این محدوده حیوانات نیست،  تضمین حفظ طبیعت و زنجیره جانوری، اکوسیستم و زندگی بشر است.  در هر سرزمین،  بخشی باید خالی ازخطوط راه، انتقال برق، آب، گاز و نفت و مخابرات شود،  عبور وسایل نقلیه موتوری و سایر مظاهر تکنولوژی در این مناطق ممنوع شود.  تمام راههای دسترسی این مناطق بسته شود و به محدوده مرزهای آن منتقل گردد. انسان برای حفظ خود باید دست بکار شود و امکان ادامه حیات پستانداران و پرندگان وحشی را فراهم کند. مناطق دست نخورده تر و دارای انبوه گونه های جانوری جزو مناطق انحصاری حیوانات قلمداد گردد.  جنگلهای برزیل،  بخشهایی از اندونزی، جنگلهای هندوستان،  مناطق قطب شمال،  بخش بزرگی از جنگلهای تایگا و توندرا در روسیه و کانادا و آلاسکا و جنگلهای آفریقا از این جمله اند.  صحراها جزو نقاطی است که با حذف جاده های دسترسی و کریدورهای هوایی با سهولت بیشتری می توانند به محدوده اختصاصی حیوانات تخصیص یابند.  گسترش پارکهای حیات وحش و مناطق حفاظت شده در کشورها با ممنوعیت حضور توریستها،  وسایل نقلیه موتوری و شبکه های برق به بخش قابل قبولی از پستانداران و پرندگان،  اجازه ادامه حیات می دهد. بر اساس یک تحقیق، 94 درصد از حیات وحش زمین در 24 کشور متمرکز شده اند و 70 درصد آن تنها در پنج کشور آمریکا، کانادا، برزیل، استرالیا و روسیه متمرکز است. باید همت کنیم و برای حفظ بشر، بخشهایی از زمین را وقف سایر موجودات کنیم. البته همه اینها نیاز به یک اجماع جهانی برای تخصیص و تثبیت و نظارت بر هرگونه تعرض بعدی انسانها دارد.  انسان امروز اگر امید دارد، فردایی هم داشته باشد و نتیجه علم و دانشش توسط نسل های بعدی ادامه یابد،  مجبور است دنیا را با همه موجودات تقسیم کند و سهم آنها را کنار بگذارد.  روزی که مهره داران که پستانداران و پرندگان بخشی از آنهاست، نابود شوند،  امکان زیست بشر هم غیر ممکن خواهد شد.  زیستن موجودات بصورت زنجیره است و با حذف یا کاهش هر حلقه،  حلقه های بعدی نیز مضمحل می شوند. حذف گونه های جانوری، تغییرات جدی در حیات بوجود می آورد. نگذاریم پانزده درصد باقیمانده زنجیره جانوری به صفر کاهش یابد.

بشر از مرحله عقده گشایی جبران ضعفهای خود و کشتن حیوانات قویتر، گذشته است. امروز انسان آنقدر غول شده، که خود را حاکم بلامنازع زمین و فضا بداند. حالا وظیفه ما از بین بردن حیواناتی که روزی دشمن ما محسوب می شدند نیست. ما اکنون باید به نجات خود بیاندیشیم و نجات ما در نجات اکوسیستم است. اکوسیستمی که در سه سده اخیر، بشدت بهم ریخته ایم. تصرف صد در صدی کل زمین و آسمان و دریاها، تنها زندگی موجودات را تهدید نمی کند، بلکه زندگی ما را به خطر انداخته است. طبیعت عاری از وجود انسانها و تمدنشان، تنها ضامن حفظ موجودات عالم است. امروز زمان فتح نقاط جدید دنیا نیست، زمان تخصیص بخشهایی از دنیا به عنوان زیستگاه جانوران است. اجازه ندهیم دنیا فقط زیستگاه انسان ،گاو، گوسفند، خوک ، مرغ و ماهی قزل آلا شود. زمین نیازمند همه فرزندانش است.

محمد تقی سعدی نام

اردی بهشت 1400

HAMID444444@ GMAIL.COM

WWW.SADINAM.COM

در باره ی نویسنده

مدیر

پست قبل

پست بعد

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *